معنی چک
- چک
- بلندی قد، پا، زغال افروخته، زغال شعله ور، زغال افروخته ای که تکه های سیاهرنگ.، نوک، بغل، ختنه کردن، ختنه کننده، تپه ی کوچک، پلکان زمینی، مخفف چکمه، چکمه ی نازک و شل، لبه ی کوه، قله ی کوه –چکاد، مخالف، پلکان، زائده، برآمده، صدا، صدای شکستن یا به هم خوردن دو چیز با هم، چابک، چالاک، تیزهوش
