معنی جرن جرن گرفتگی ماهیچه های بدن، کسی که دچار اسهال شده است، گیاه کلاه میرحسن، بوته های پرپشت شبیه گون که محل رویش آن.، عصبانی –جنجالی، مصمم، خس و خاشاک فرهنگ گویش مازندرانی