معنی پسو پسو جایی که خورشید به آن جا کمتر می تابد، جنگل یا زمینی که در.، به جلو هل دادن، از گیاهان خودرو مانند نعناع، تفاله و آشغال گیاهی، وسیله ای شبیه ماله جهت هموار کردن خزانه ی شالی، آب پس مانده، پس آب، آبی که از دوباره چلاندن غوره ی انگور فرهنگ گویش مازندرانی