معنی 흠뻑 젖다
흠뻑 젖다
خیساندن، سوسه
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 흠뻑 젖다
흠뻑 젖은
흠뻑 젖은
خیس
دیکشنری کره ای به فارسی