معنی 흐릿하다
흐릿하다
مبهم کردن، تار
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 흐릿하다
흐릿하게
흐릿하게
بِه طُورِ مُبهَم، تار، بِه طُورِ بی روح
دیکشنری کره ای به فارسی