معنی 훈제된
훈제된
دودی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 훈제된
훈련된
훈련된
آموزِش دیدِه، آموزِش دیدِه اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
억제된
억제된
مَحدود، سَرکوب شُدِه اَست، کاهیدِه
دیکشنری کره ای به فارسی