معنی 후퇴하다
후퇴하다
عقب رفتن، عقب نشینی، عقب نشینی کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 후퇴하다
후회하다
후회하다
پَشیمان بودَن، پَشیمانی
دیکشنری کره ای به فارسی
후원하다
후원하다
حِمایَت مالی کَردَن، حامی، حِمایَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
은퇴하다
은퇴하다
بازنِشَستِه شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی