معنی 회전시키다
회전시키다
چرخاندن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 회전시키다
진전시키다
진전시키다
پیش بُردَن، پیشرَفت کُند
دیکشنری کره ای به فارسی