معنی 헌신자
헌신자
نذرکننده، فداکار
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 헌신자
배신자
배신자
خائِن، چَرخَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
헌신
헌신
تَقدِیم، تَعَهُّد، وَفاداری، فَداکاری
دیکشنری کره ای به فارسی