ترجمه 항해하다 به فارسی - دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 항해하다
방해하다
- 방해하다
- مُزاحِمَت کَردَن، قَطع کَردَن، مُختَل کَردَن، حَواس پَرت کَردَن، مُضطَرِب کَردَن، مُخالِفَت کَردَن، مَحدود کَردَن، مانِع شُدَن، مُمانِعَت کَردَن، مُداخِلِه کَردَن، خَرابکاری کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی