معنی 하나로 만들다
하나로 만들다
تک کردن، یکی بساز
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 하나로 만들다
하얗게 만들다
하얗게 만들다
سِفید کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
가루로 만들다
가루로 만들다
پودر کَردَن، پودر
دیکشنری کره ای به فارسی
4배로 만들다
4배로 만들다
چَهار بَرابَر کَردَن، چَهار بَرابَر شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
불구로 만들다
불구로 만들다
لَنگَر کَردَن، مَعلول کَردَن، آسیب رِساندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
표로 만들다
표로 만들다
جَدوَل بَندی کَردَن، جَدوَل، جَداوِل بَندی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی