معنی 표백하다
표백하다
سفید کردن، سفید کننده
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 표백하다
고백하다
고백하다
اِظهار کَردَن، اِعتِراف کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
표현하다
표현하다
بَیان کَردَن، بَیان کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
표시하다
표시하다
نَمایِش دادَن، عَلامَت گُذاری کُنید، عَلامَت زَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی