معنی 판결하다
판결하다
قضاوت کردن، قضاوت کنید
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 판결하다
해결하다
해결하다
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
연결하다
연결하다
هَمراه بودَن، اِتِّصال، پِیوَند دادَن، اِتِّصال دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
판단하다
판단하다
قِضاوَت کَردَن، قِضاوَت کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی