معنی 투자하다
투자하다
سرمایه گذاری کردن، سرمایه گذاری کنید، صاحب شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 투자하다
재투자하다
재투자하다
سَرمایِه گُذاری مُجَدَّد کَردَن، سَرمایِه گُذاری مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی
철자하다
철자하다
هِجّی کَردَن، طِلِسم
دیکشنری کره ای به فارسی
투표하다
투표하다
رأی دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
투어하다
투어하다
گَردِش کَردَن، تور
دیکشنری کره ای به فارسی