معنی 퇴위하다
퇴위하다
کناره گیری کردن، کناره گیری
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 퇴위하다
퇴화하다
퇴화하다
زَوال یافتَن، مُنحَطّ
دیکشنری کره ای به فارسی
포위하다
포위하다
مُحاصِرِه کَردَن، را اِحاطِه کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی