معنی 통합자
통합자
مستحکم کننده، یکپارچه ساز، اتّحاد گر
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 통합자
통합된
통합된
مُتَّحِد، یِکپارچِه شُدِه اَست
دیکشنری کره ای به فارسی
통합
통합
اِتِّحاد، اِدغام
دیکشنری کره ای به فارسی