معنی 큐레이션
큐레이션
نظارت بر نگارخانه، قاسم
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 큐레이션
큐레이터
큐레이터
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری کره ای به فارسی