معنی 추론하다
추론하다
استنباط کردن، استنتاج، دلیل آوردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 추론하다
토론하다
토론하다
بَحث کَردَن، بَحث کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
추측하다
추측하다
حَدس زَدَن، حَدس بِزَن، گُمان کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
추출하다
추출하다
اِستِخراج کَردَن، اِستِخراج کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
추천하다
추천하다
پیشنَهاد کَردَن، تَوصِیَه می کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
추정하다
추정하다
تَخمِین زَدَن، بَرآوُرد
دیکشنری کره ای به فارسی
추적하다
추적하다
تَعقِیب کَردَن، مَسیر، رَدیابی کَردَن، پِیگیری کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
추월하다
추월하다
سِبقَت گِرِفتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
추방하다
추방하다
تَبعِید کَردَن، اِخراج کَردَن، بَرکِنار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
추가하다
추가하다
اِضافِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی