معنی 최소화
최소화
کاهش، به حدّاقلّ رساندن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 최소화
최적화
최적화
بِهینِه سازی
دیکشنری کره ای به فارسی
최소화기
최소화기
کاهَندِه، بِه حَدِّاَقَلّ رِساندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
최소의
최소의
حَدِّاَقَلّ
دیکشنری کره ای به فارسی
최대화
최대화
بیشینِه سازی، بِه حَدّاکثَر رِساندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
소화
소화
هَضم
دیکشنری کره ای به فارسی
최소
최소
حَدِّاَقَلّ
دیکشنری کره ای به فارسی