معنی 최소의
최소의
حدّاقلّ
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 최소의
채소의
채소의
سَبزی
دیکشنری کره ای به فارسی
극소의
극소의
بی نَهایَت کوچَک
دیکشنری کره ای به فارسی
음소의
음소의
آوایی
دیکشنری کره ای به فارسی
최종의
최종의
نَهایی
دیکشنری کره ای به فارسی
최적의
최적의
بِهینِه
دیکشنری کره ای به فارسی
최신의
최신의
جَدید تَرین، آخَرین، بِه روز
دیکشنری کره ای به فارسی
최소화
최소화
کاهِش، بِه حَدِّاَقَلّ رِساندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
최면의
최면의
هیپنُوتیک، خوٰاب آوَر
دیکشنری کره ای به فارسی
최대의
최대의
حَدّاکثَر، بُزُرگتَرین
دیکشنری کره ای به فارسی