جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با 촉구하다

촉진하다

촉진하다
تَسریع کَردَن، تَرویج کُنَند، راحَت بَخشیدَن، پَروَرِش دادَن، شِتاب کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی