معنی 초기의
초기의
اوّلی، اوایل
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 초기의
증기의
증기의
بُخاری، بُخاردار
دیکشنری کره ای به فارسی
금기의
금기의
تابو
دیکشنری کره ای به فارسی
악기의
악기의
اَبزاری، ساز موسیقی
دیکشنری کره ای به فارسی
자기의
자기의
مِغناطیسی، خُود
دیکشنری کره ای به فارسی
전기의
전기의
اِلِکتریکی، بَرقی
دیکشنری کره ای به فارسی
사기의
사기의
تَقَلُّبی، مُتَقَلِّب
دیکشنری کره ای به فارسی
초기화
초기화
آغاز، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی