معنی 청원하다
청원하다
درخوٰاست دادن، دادخواست
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 청원하다
지원하다
지원하다
حِمایَت کَردَن، اِعمال شَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی
후원하다
후원하다
حِمایَت مالی کَردَن، حامی، حِمایَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
애원하다
애원하다
اِلتِماس کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
자원하다
자원하다
داوُطَلَب شُدَن، داوُطَلَب
دیکشنری کره ای به فارسی
복원하다
복원하다
بازگَرداندَن
دیکشنری کره ای به فارسی
응원하다
응원하다
تَشوِیق کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
청소하다
청소하다
پاک کَردَن، تَمیز کَردَن، پاکسازی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
청산하다
청산하다
مُنحَل کَردَن، اِنحِلال
دیکشنری کره ای به فارسی
청구하다
청구하다
صورَتحِساب دادَن، شارژ
دیکشنری کره ای به فارسی