معنی 청구하다
청구하다
صورتحساب دادن، شارژ
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 청구하다
연구하다
연구하다
تَحقِیق کَردَن، مُطالِعِه کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
요구하다
요구하다
تَقاضا کَردَن، دَرخوٰاست کُنید، تَحمیل کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
촉구하다
촉구하다
فِشار آوَردَن، اِصرار
دیکشنری کره ای به فارسی
청원하다
청원하다
دَرخوٰاست دادَن، دادخواست
دیکشنری کره ای به فارسی
청소하다
청소하다
پاک کَردَن، تَمیز کَردَن، پاکسازی کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
청산하다
청산하다
مُنحَل کَردَن، اِنحِلال
دیکشنری کره ای به فارسی
구하다
구하다
نَجَات دادَن، دَریافت کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی