معنی 철거하다
철거하다
ویران کردن، تخریب
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 철거하다
제거하다
제거하다
حَذف کَردَن، حَذف کُنید، رَها کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
철회하다
철회하다
بازپَس کِشیدَن، بَرداشتَن، پَس گِرفتَن
دیکشنری کره ای به فارسی
철자하다
철자하다
هِجّی کَردَن، طِلِسم
دیکشنری کره ای به فارسی