معنی 창을 던지다
창을 던지다
نیزه انداختن، نیزه پرتاب
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 창을 던지다
돌을 던지다
돌을 던지다
سَنگ پَرتاب کَردَن، سَنگ پَرتاب کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
폭탄을 던지다
폭탄을 던지다
بُمب اَنداختَن، بُمب پَرتاب کُن
دیکشنری کره ای به فارسی
짐을 지다
짐을 지다
بار سَنگین کَردَن، باری را تَحَمُّل کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی