معنی 참여하다
참여하다
پیوستن، شرکت کنند، شرکت کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 참여하다
수여하다
수여하다
اِعطا کَردَن، عَطا کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
참석하다
참석하다
حُضور داشتَن، شِرکَت کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
기여하다
기여하다
مُشارِکَت کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری کره ای به فارسی
관여하다
관여하다
دَرگیر کَردَن، دَرگیر شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
부여하다
부여하다
اِهدا کَردَن، کُمَکِ مالی
دیکشنری کره ای به فارسی