معنی 참석하다
참석하다
حضور داشتن، شرکت کنند
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 참석하다
참여하다
참여하다
پِیوَستَن، شِرکَت کُنَند، شِرکَت کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
희석하다
희석하다
رَقیق کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
해석하다
해석하다
تَفسیر کَردَن، تَفسیر کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
분석하다
분석하다
تَحلیل کَردَن، تَجزِیَه و تَحلیل کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی