معنی 참담한
참담한
فاجعه آمیز، بدبخت
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 참담한
참여한
참여한
مُشارِکَت کُنَندِه، شِرکَت کَرد
دیکشنری کره ای به فارسی
낙담한
낙담한
دِل شِکَستِه، اَفسُردِه، ناراحَت
دیکشنری کره ای به فارسی
냉담한
냉담한
دور اَز دیگَران، سَرد
دیکشنری کره ای به فارسی
대담한
대담한
بی پَروا، پُررَنگ، جَسور، بی باک، شُجاع
دیکشنری کره ای به فارسی