معنی 참견하는
참견하는
مداخله گر، مداخله کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 참견하는
참견하게
참견하게
مُخِلّانِه، مُداخِلِه گَرانِه، فُضولانِه
دیکشنری کره ای به فارسی