معنی 지진적으로
지진적으로
به طور لرزه ای، لرزه ای
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 지진적으로
사진적으로
사진적으로
بِه طُورِ عَکّاسی، عَکّاسی
دیکشنری کره ای به فارسی
지역적으로
지역적으로
بِه طُورِ مَحَلّی، مَنطَقِه ای
دیکشنری کره ای به فارسی
지시적으로
지시적으로
بِه طُورِ اِشارِه ای، بِه صورَتِ نِشان دَهَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
지수적으로
지수적으로
بِه طُورِ نَمایی، بِه صورَت تَصاعُدی
دیکشنری کره ای به فارسی
지속적으로
지속적으로
مداومًا، بِه طُورِ مُداوِم، بِه طُورِ پایدار، ماندِگار
دیکشنری کره ای به فارسی
지배적으로
지배적으로
با رَفتار رَئیس مَآبانِه، بِه طُورِ غالِب
دیکشنری کره ای به فارسی
지리적으로
지리적으로
اَز لَحاظِ جُغرافیایی، اَز نَظَرِ جُغرافیایی
دیکشنری کره ای به فارسی
지능적으로
지능적으로
بِه طُورِ هوشمَندانِه، هوشمَندانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
지구적으로
지구적으로
اَز نَظَرِ زَمینی، دَر سَطح جَهانی
دیکشنری کره ای به فارسی