معنی 지시적인
지시적인
توضیحی، نشان دهنده، اشاری
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 지시적인
지수적인
지수적인
نَمایی
دیکشنری کره ای به فارسی
지속적인
지속적인
پایدار، مُستَمِرّ، مُداوِم، پِیوَستِه، ماندِگار، هَمیشِگی
دیکشنری کره ای به فارسی
지배적인
지배적인
رَئیس مَآب، غالِب، سَلطَنَت طَلَب
دیکشنری کره ای به فارسی
지리적인
지리적인
جُغرافیایی
دیکشنری کره ای به فارسی
과시적인
과시적인
مُتِکَبِّرانِه، خودنَمایی
دیکشنری کره ای به فارسی
암시적인
암시적인
اِشارِه ای، پیشنَهادی
دیکشنری کره ای به فارسی
일시적인
일시적인
زودگُذَر، مُوَقَّت
دیکشنری کره ای به فارسی
원시적인
원시적인
اَوَّلیِّه، بَدَوی
دیکشنری کره ای به فارسی
지적인
지적인
فِکری، رُوشَنفِکر
دیکشنری کره ای به فارسی