معنی 지명하다
- 지명하다
- مشخّص کردن، نامزد کردن
واژههای مرتبط با 지명하다
설명하다
- 설명하다
- توضیح دادَن، تُوضِیح دَهید، تَصوِیر کِشیدَن
서명하다
- 서명하다
- اِمضا کَردَن، عَلامَت بِزَنید
지체하다
- 지체하다
- دِرَنگ کَردَن، تَأخیر
지지하다
- 지지하다
- پُشتیبانی کَردَن، پُشتیبانی می کُنَد، تَأیید کَردَن، حِمایَت کَردَن، حِفظ کَردَن
지원하다
- 지원하다
- حِمایَت کَردَن، اِعمال شَوَد
지연하다
- 지연하다
- تَعویق اَنداختَن، تَأخیر
지시하다
- 지시하다
- راهنَمایی کَردَن، دَستور دادَن
지속하다
- 지속하다
- اِصرار کَردَن، اِدامِه
지불하다
- 지불하다
- پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید