معنی 증가하다
증가하다
افزایش دادن، افزایش دهد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 증가하다
증폭하다
증폭하다
تَقوِیت کَردَن، تَقوِیت کُنَند
دیکشنری کره ای به فارسی
증언하다
증언하다
گُواهی دادَن، شَهادَت دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
증발하다
증발하다
تَبخِیر شُدَن، تَبخِیر شَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی
증명하다
증명하다
گُواهی دادَن، ثابِت کُنَد، اِثبات کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
증류하다
증류하다
تَقطِیر کَردَن، تَقطِیر
دیکشنری کره ای به فارسی
증가하는
증가하는
اَفزایِشی، اَفزایِش مِی یابَد
دیکشنری کره ای به فارسی
평가하다
평가하다
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی کُنید، ارزش قائل شدن
دیکشنری کره ای به فارسی
추가하다
추가하다
اِضافِه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
능가하다
능가하다
بَرتَری یافتَن، پیشی گِرِفتَن، فَراتَر رَفتَن
دیکشنری کره ای به فارسی