معنی 중재자
중재자
داور، ناظم، واسطه
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 중재자
중단자
중단자
قَطع کُنَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
독재자
독재자
اِقتِدارگَرا، دیکتاتور
دیکشنری کره ای به فارسی
중재
중재
واسِطِگی، داوَری، واسِطِه گَری
دیکشنری کره ای به فارسی