معنی 중간의
중간의
میانه، وسط، متوسّط
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 중간의
주간의
주간의
هَفتِگی
دیکشنری کره ای به فارسی
중앙의
중앙의
مَرکَزی
دیکشنری کره ای به فارسی
중고의
중고의
دَست دُوُّم، اِستِفادِه می شَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی
공간의
공간의
فَضایی، اَز فَضا
دیکشنری کره ای به فارسی
야간의
야간의
شَبانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
연간의
연간의
سالانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
인간의
인간의
اِنسانی، اِنسان
دیکشنری کره ای به فارسی