معنی 주장하다
주장하다
ادّعا کردن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 주장하다
성장하다
성장하다
رُشد کَردَن، بُزُرگ شُدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
주차하다
주차하다
پارک کَردَن، پارک، ایستگاه کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
주저하다
주저하다
مُقاوِمَت کَردَن، تَردِید کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
주입하다
주입하다
مَخلوط کَردَن، تَزرِیق کُنید، تَزرِیق کَردَن، نَهادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
주요하다
주요하다
اَصلی کَردَن، اَصلی
دیکشنری کره ای به فارسی
주소하다
주소하다
آدرِس دادَن، آدرِس
دیکشنری کره ای به فارسی
주목하다
주목하다
اِظهار نَظَر کَردَن، تَوَجُّه کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
확장하다
확장하다
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش دَهید
دیکشنری کره ای به فارسی
화장하다
화장하다
سوزاندَن جَسَد، آرایِش کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی