معنی 주름을 잡다
주름을 잡다
چروک شدن، چین و چروک
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 주름을 잡다
주석을 달다
주석을 달다
توضیح دادَن، حاشیُه نِویسی کُنید
دیکشنری کره ای به فارسی
기름을 붓다
기름을 붓다
مُقَدَّس کَردَن، رُوغَن بِریزید
دیکشنری کره ای به فارسی
균형을 잡다
균형을 잡다
آرام و تَعَادُل داشتَن، تَعَادُل
دیکشنری کره ای به فارسی
뱀을 잡다
뱀을 잡다
مار زَدَن، مار بِگیر
دیکشنری کره ای به فارسی