معنی 조각내다
조각내다
تکّه تکّه کردن، قطعه قطعه شود
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 조각내다
조각하다
조각하다
تراشیدَن، حَک کَردَن، مُجَسَّمِه ساختَن
دیکشنری کره ای به فارسی