معنی 점검하다
점검하다
تعمیر اساسی کردن، بررسی کنید
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 점검하다
점프하다
점프하다
پَرِش کَردَن، پَرِش
دیکشنری کره ای به فارسی