معنی 전임자
전임자
پیشین، سلف
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 전임자
전파자
전파자
اِنتِشاردَهَندِه، پَخش کُنَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
전시자
전시자
نَمایِشگَر، غُرفِه دار
دیکشنری کره ای به فارسی
전멸자
전멸자
نابودگَر، نابود کُنَندِه
دیکشنری کره ای به فارسی
전자
전자
اِلِکترونیکی، سابِق
دیکشنری کره ای به فارسی