معنی 전기의
전기의
الکتریکی، برقی
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 전기의
증기의
증기의
بُخاری، بُخاردار
دیکشنری کره ای به فارسی
금기의
금기의
تابو
دیکشنری کره ای به فارسی
악기의
악기의
اَبزاری، ساز موسیقی
دیکشنری کره ای به فارسی
자기의
자기의
مِغناطیسی، خُود
دیکشنری کره ای به فارسی
전환기의
전환기의
اِنتِقالی
دیکشنری کره ای به فارسی
전화의
전화의
تِلِفُنی، رویِ تِلِفُن
دیکشنری کره ای به فارسی
전체의
전체의
تَمام، کُل، کامِل
دیکشنری کره ای به فارسی
전신의
전신의
تِلِگرَافی، کُلّ بَدَن
دیکشنری کره ای به فارسی
전술의
전술의
نِظَامی، تاکتیکی
دیکشنری کره ای به فارسی