معنی 적응하다
적응하다
عادت دادن، تطبیق دادن، آداپته کردن، انطباق دادن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 적응하다
반응하다
반응하다
وَاکُنِش نِشان دادَن، وَاکُنِش نِشان دَهَند
دیکشنری کره ای به فارسی
적합하다
적합하다
مُناسِب کَردَن، مُناسِب
دیکشنری کره ای به فارسی
적용하다
적용하다
اِعمال کَردَن، اِعمال شَوَد
دیکشنری کره ای به فارسی