معنی 재배분
재배분
بازتخصیص، توزیع مجدّد
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 재배분
재분배
재분배
بازتَقسیم، تَوزِیع مُجَدَّد، بازتَوزیع
دیکشنری کره ای به فارسی
재배치
재배치
بازآرایِش، جابِجایی، اِستِقرار مُجَدَّد، اِنتِقال
دیکشنری کره ای به فارسی
재배정
재배정
واگُذاری مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی
배분
배분
تَخصِیص، تَوزِیع
دیکشنری کره ای به فارسی
재배
재배
کاشت، فَرهَنگ
دیکشنری کره ای به فارسی