معنی 재발견하다
재발견하다
دوباره کشف کردن، دوباره کشف کنید
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 재발견하다
재발행하다
재발행하다
دُوبارِه مُنتَشِر کَردَن، اِنتِشار مُجَدَّد
دیکشنری کره ای به فارسی
발견하다
발견하다
کَشف کَردَن، کَشف کُنید، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی