معنی 작곡하다
작곡하다
ترکیب کردن، سرودن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 작곡하다
작동하다
작동하다
عَمَل کَردَن، کار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
왜곡하다
왜곡하다
تَحرِیف کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی