معنی 자율적으로
자율적으로
به طور مستقل
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 자율적으로
선율적으로
선율적으로
بِه طُورِ مِلُودیک، بِه صورَتِ مِلُودیک
دیکشنری کره ای به فارسی
효율적으로
효율적으로
بِه طُورِ کارآمَد، بِه طُورِ مُؤَثِّر
دیکشنری کره ای به فارسی
규율적으로
규율적으로
اِنضِباطی، اَز نَظَرِ اِنضِباطی
دیکشنری کره ای به فارسی
자극적으로
자극적으로
بَرانگیزَندِه، تَحریک آمیز
دیکشنری کره ای به فارسی
자선적으로
자선적으로
بِه طُورِ خِیریِّه، بَشَردوستانِه، بِه طُورِ خِیرخوٰاهانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
자발적으로
자발적으로
بِه طُورِ خُود بِه خُود، بِه طُورِ داوُطَلَبانِه، داوُطَلَبانِه
دیکشنری کره ای به فارسی
자기적으로
자기적으로
مِغناطیسی وار، بِه صورَتِ مِغناطیسی
دیکشنری کره ای به فارسی