معنی 자동으로
자동으로
به طور خودکار، به صورت خودکار
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 자동으로
수동으로
수동으로
بِه صورَتِ دَستی
دیکشنری کره ای به فارسی
공동으로
공동으로
بِه طُورِ اِجتِماعی، بِه طُورِ مُشتَرِک، مُشتَرَکاً
دیکشنری کره ای به فارسی
자원으로
자원으로
بِه طُورِ مَنابِعی، بِه عُنوانِ یِک مَنبَع
دیکشنری کره ای به فارسی