معنی 자격을 부여하다
자격을 부여하다
مستقیم کردن، واجد شرایط بودن
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 자격을 부여하다
권한을 부여하다
권한을 부여하다
تَوانا کَردَن، اِعطایِ اِختیار
دیکشنری کره ای به فارسی
자격을 박탈하다
자격을 박탈하다
مَحروم کَردَن، رَد صَلاحیَّت
دیکشنری کره ای به فارسی