معنی 일하는
일하는
کاری، کار کردن، در حال کار
دیکشنری کره ای به فارسی
واژههای مرتبط با 일하는
일하다
일하다
کار کَردَن
دیکشنری کره ای به فارسی
일치하는
일치하는
هَم خوٰان، مُطابِقَت دادَن
دیکشنری کره ای به فارسی
원하는
원하는
مُورِدِ عَلاقِه، آرِزومَند، خواهَان
دیکشنری کره ای به فارسی